این روزها ،

 حال و هوایم شنیدنست .

 سکوت می گویم سکوت می  خندم

 سکوت می سازم ، سکوت می نویسم  . . .

 دست های پنجره که نفس می کشد

 بخار "خیلی وقت ٍ ها " آب میشود !

 تشبیه و استعاره کار ٍ من نیست

 وقتی که من مجاز ٍ به گفتن ٍ از تو شده ام ،

 همه ی سکوتم یک طرف ، با دلم چه کنم ؟

 من از رفتنت غمگین نمیشوم ! ولی به جای باران میبارم !

 به جای شقایق دلخون و به جای ستاره گم میشوم!

 خارج از مدار می چرخم و ساحل را گم میکنم !

 اما ... حالا ... برای از تو گفتن هوای حوصله هیچ شده است !

 می دانی که !!

ܜܔ ____________